۱۳۸۹ خرداد ۲۶, چهارشنبه

بت ساز نباشیم تا مجبور نباشیم بت شکن باشیم

وقتی تاریخ این مرز وبوم را میخوانم حقایق پند آموزی را برایم نمایان میکند حقایقی که متاسفانه از آنها درس نمیگیریم ومرتب این وقایع اتفاق می افتند وقتی قبل از اسلام شخص پرستی را راه وروش خویش کرده بودیم و انسانهای عادی را در حد خدا بالا میبردیم آنها را مقدس میکردیم به ربوبیت میرساندیم وسپس در صدد شکستن آن بتها برمی آمدیم ودوباره این تراژدی را تکرار میکردیم اين داستان بعد از اسلام ديني كه پيامبرش در آخرين لحظات عمرش فرمود:خدا لعنت كند كساني را كه قبر پيامبرانشان را عبادتگاه خويش ساختندودر اين دين تاكيد شده كه سنگ قبر را نبايد از زمين بلند تر گرفت تاشخص پرستي شكل نگيرد اما مادوباره راه خودمان را ادامه داديم و اما اينبار افراطي تر و با نام اسلام و براي رضاي خدا .

كار تا آنجا پيش رفت كه فرقه اي تشكيل شد و نامش علي الهي ها لقب گرفت كساني كه علي را خدا ميدانستند و در وجهي ميانه رو تر امامان و مريدانشان شفيع خدا شدند و جانشينان خدا بر روي زمين و داستان خدايي خدا به روز قيامت موكول شد و در دنيا مي بايست جانشينانش را پرستيد و از آنها كمك خواست وخدا نيز در قيامت تنها بايد مطابق دستور اينها كه خودشان مناديان خداپرستي بودندعمل ميكرد ياد جمله اي مي افتم كه ميگويد اخلاق انسان بر دين او برتري دارد و اين جمله در مورد مانيز صادق است چون در طول تاريخ عوض نشديم بعضي ها اسلام را مقصر ميدانند ولي اگر نيك سرگذشت اين ملت را بخوانند متوجه خواهند شد كه مقصر خودمانيم كه هميشه بت ساز وسپس بت شكن تاريخ بوده ايم.

اگر مي خواهيم در اين جامعه بت نداشته باشيم بايد خود بت ساز نباشيم وگر نه خود بخود بت درست نميشود زماني ما از خميني بتي ساختيم كه انتقاد از او مطابق بود با كفر به خدا ،خميني كه يك بشر بود مانند خيلي از ما وهمه شده بوديم مريدان او و كار به جايي رسيد كه او رادر ماه مي ديديم واو راخدايي در زمين كرده بوديم وحقايق را نميديديم ،نخواستيم ببينيم چون خيلي جهت شخصيت او روشن و واضح بود لازم بود سخنان او رادر پاريس و تهران با هم مقايسه ميكرديم اما افسوس كه تقدس پوشالي ما را كور كرده بود همين كساني كه امروزمنتقدان او شده اند همان مريدان ديروز اويند و حتي خود بنده تا اوايل نوجواني موقعي كه هاله از نور را دور او ميديدم هاله اي كه ديگران دورش ترسيم كرده بودند و او خود بي تقصير از اين هاله نور.

اما راستي چرا خميني و امثال او در فرانسه بوجود نميايند آيا هيچ از خويش پرسيده ايم، جوابش واضح است در جامعه اي كه مردمش آگاه باشند و هر شخص را از روي شخصيت و اعمال ورفتارش بشناسند واز همه مهمتر اورايك انسان بدانند چنين كساني شكل نميگيرند .

حال بياييم ديگر اين حقيقت تاريخي را تكرار نكنيم و ديگر بت ساز نباشيم كه مجبور نباشيم بت شكني كنيم و اين را سرلوحه خويش كنيم كه هيچ كس در اين سرزمين مقدس نيست و هيچ كس حق ولايت بر مارا ندارد وماتعيين ميكنيم چه كسي خدمتگزارمان باشد.

به اميد روزي سراسر آگاهي وآزادي

براي شناخت خميني (كبير) مراجعه شود به مصاحبه هاي اودر پاريس وسپس ايران ومنابع مستند ديگرمانند كتابهای نشر آثار امام

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظروانتقاد حق همه ماست انتقاد را از خویش شروع کنیم